يكشنبه, ۱ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۵۶ ب.ظ
گلایه شیخ انصاری از ترویج شیوه های وارداتی و غیر شرعی عزاداری
شیخ مرتضی انصاری ( رحمةالله علیه ) از علماء و فقهای طراز اول حدود 200 سال پیش می باشد که بخاطر جایگاه رفیع علمی اش در 15 سال آخرین عمر بابرکت خویش بر مسند مرجعیت عامه جهان تشیع نیز تکیه زد .
اما در این میان چند مطلب باعث شده که شیخ انصاری در میان سائر علماء ، منحصر به فرد بماند :
شیخ اعظم نه تنها در زمان خویش بلکه از آن زمان تاکنون هنوز جزو علمای صدر نشین فقاهت باقی مانده است و می توان مدّعی شد که تمامی فقهای بعد از ایشان مستقیم و غیر مستقیم شاگرد مکتب درسی او بوده اند و همین مطلب باعث شده او را به لقب های « استاد المتأخرین » و « خاتم الفقهاء و المجتهدین » مزیّن کنند . در زمان کنونی کمتر مجلس علمی را در سطوح عالی حوزه های علمیه می توان یافت که از شیخ اعظم و نظرات دقیق علمی او نامی به میان نیاید و در عظمت علمی و فقهی شیخ همین بس که سال هاست دو کتاب معروف « مکاسب » و « رسائل » او در سال های هفتم تا دهم حوزه تدریس می شود و جزو کتب اصلی علم فقه و اصول به حساب می آید .
امام خمینی (ره) در کتاب چهل حدیث از شیخ انصاری با تعابیر «علامه علماى متأخرین، محقق جلیل و جامع فضیلت علم و عمل، شیخ انصارى، رضوان اللّه تعالى علیه» نام میبرد .
همچنین آیت الله شهید ، مرتضی مطهری (ره) درباره شیخ اعظم مینویسد:
« شیخ انصارى را «خاتم الفقهاء والمجتهدین» لقب دادهاند. او از کسانى است که در دقت و عمق نظر بسیار کم نظیر است. علم اصول و بالتبع فقه را وارد مرحله جدیدى کرد. او در فقه و اصول ابتکاراتى دارد که بىسابقه است. دو کتاب معروف او رسائل و مکاسب کتاب درسى طلاب شده است. علماى بعد از او شاگرد و پیرو مکتب اویند. حواشى متعدد از طرف علماى بعد از او بر کتابهاى او زده شده. بعد از محقق حلى و علامه حلى و شهید اول، شیخ انصارى تنها کسى است که کتابهایش از طرف علماى بعد از خودش مرتب حاشیه خورده است و شرح شده است. زهد و تقوای او نیز ضرب المثل است و داستانها از آن گفته می شود . » (1)
اما جالب است که همین شیخ اعظم نیز در حدود 200 سال پیش مانند خیلی از علمای دیگر از اظهار نظرهای غیر عالمانه و وارد کردن شیوه های ساختگی در عزاداری اهل بیت اظهار گلایه کرده است و حتی ایراد خود از این مطلب را نیز در کتاب علمی خود بیان داشته است .
حضرت شیخ گلایه می کند که چرا عده ای که در مسائل دینی تخصصی ندارند با سلیقه خود هر کاری را توجیه کرده و شیوه های نادرستی را وارد عزاداری ها می کنند و بعد هم ادعا می کنند که کسی در دستگاه امام حسین دخالت نکند .
ایشان در کتاب فقهی مکاسب در مقام تبیین حرمت غناء (2) ، بعد از این که روایاتی را در نهی و حرمت خواندن غنائی بیان می کند و نظرات علمای دیگر را مورد بررسی قرار می دهد یادآور می شود که :
شیخ اعظم در ادامه همین مطالب در بیان جواب از شبهه ای مطرح می فرماید که :
قطعا باید در مجالس دینی خلاقیت و جذابیت متناسب با هر عصری را بوجود آورد اما به هر قیمتی آیا می توان مجلس بهتری برگزار کرد و جذب بیشتری داشت ؟ آیا هدف وسیله را توجیه می کند ؟
یا اینکه برای آهنگین تر شدن شور و جوْ دادن بیشتر به مجلس ، اسم مبارک « حسین » را به عنوان زمینه با نحوه های خاصی بر زبان می آورند که تنها حرف سین آن مشخص می کند که یکی دارد حسین حسین می گوید . آیا برای این حرکات می توان جواز شرعی پیدا کرد؟!
پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1: کلیات علوم اسلامی ج3 اصول فقه-فقه صص 96-97
2: آن چه از مجموع کلمات فقها و سخنان دانشمندان اسلامی در این زمینه میتوان استفاده کرد، این است که غناء، آهنگهای طربانگیز و لهو باطل است و به عبارت دیگر: غنا آهنگهایی است که متناسب مجالس فسق و فجور و اهل گناه و فساد میباشد که قوای شهوانی را در انسان تحریک میکند و گاه یک آهنگ هم خودش غنا و لهو و باطل است و هم محتوای آن، به این ترتیب که اشعار فساد انگیز را با آهنگهای رقص آور بخوانند. و گاه تنها آهنگ، غنا است به این ترتیب که اشعار پرمحتوا یا آیات قرآن کریم و دعا و مناجات را به آهنگی بخوانند که مناسب مجالس لهو لعب است و در هر دو صورت حرام میباشد.
به تعریف دیگر غنا آوازی است که در آن صدا را در گلو می گردانند که به زبان عرفی چهچهه می گویند و طرب انگیز و مناسب مجالس لهو و لعب هم می باشد.
َ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص اقْرَءُوا الْقُرْآنَ بِأَلْحَانِ الْعَرَبِ وَ أَصْوَاتِهَا وَ إِیَّاکُمْ وَ لُحُونَ أَهْلِ الْفِسْقِ «4» وَ أَهْلِ الْکَبَائِرِ فَإِنَّهُ سَیَجِیءُ مِنْ بَعْدِی أَقْوَامٌ یُرَجِّعُونَ الْقُرْآنَ تَرْجِیعَ الْغِنَاءِ وَ النَّوْحِ وَ الرَّهْبَانِیَّةِ لَا یَجُوزُ تَرَاقِیَهُمْ قُلُوبُهُمْ مَقْلُوبَةٌ وَ قُلُوبُ مَنْ یُعْجِبُهُ شَأْنُهُمْ «5».
پیامبر اکرم (ص) فرمودند : قرآن را با لحن و آهنگ ها و صداهای عربی بخوانید و برحذر باشید از آهنگ های اهل فسق و گناهان کبیره ، همانا بعد از من اقوامی خواهند آمد که قرآن را با غنای همراه با چهچهه خواهند خواند ، این خواندن ها از حنجره هایشان تجاوز نمی کند و قلوب اینها و هرکس دیگری که اینها را بزرگ شمرد گمراه شده است .
الکافی ج2ص614
3: کتاب المکاسب ج1 صص 297-312
اما در این میان چند مطلب باعث شده که شیخ انصاری در میان سائر علماء ، منحصر به فرد بماند :
شیخ اعظم نه تنها در زمان خویش بلکه از آن زمان تاکنون هنوز جزو علمای صدر نشین فقاهت باقی مانده است و می توان مدّعی شد که تمامی فقهای بعد از ایشان مستقیم و غیر مستقیم شاگرد مکتب درسی او بوده اند و همین مطلب باعث شده او را به لقب های « استاد المتأخرین » و « خاتم الفقهاء و المجتهدین » مزیّن کنند . در زمان کنونی کمتر مجلس علمی را در سطوح عالی حوزه های علمیه می توان یافت که از شیخ اعظم و نظرات دقیق علمی او نامی به میان نیاید و در عظمت علمی و فقهی شیخ همین بس که سال هاست دو کتاب معروف « مکاسب » و « رسائل » او در سال های هفتم تا دهم حوزه تدریس می شود و جزو کتب اصلی علم فقه و اصول به حساب می آید .
امام خمینی (ره) در کتاب چهل حدیث از شیخ انصاری با تعابیر «علامه علماى متأخرین، محقق جلیل و جامع فضیلت علم و عمل، شیخ انصارى، رضوان اللّه تعالى علیه» نام میبرد .
همچنین آیت الله شهید ، مرتضی مطهری (ره) درباره شیخ اعظم مینویسد:
« شیخ انصارى را «خاتم الفقهاء والمجتهدین» لقب دادهاند. او از کسانى است که در دقت و عمق نظر بسیار کم نظیر است. علم اصول و بالتبع فقه را وارد مرحله جدیدى کرد. او در فقه و اصول ابتکاراتى دارد که بىسابقه است. دو کتاب معروف او رسائل و مکاسب کتاب درسى طلاب شده است. علماى بعد از او شاگرد و پیرو مکتب اویند. حواشى متعدد از طرف علماى بعد از او بر کتابهاى او زده شده. بعد از محقق حلى و علامه حلى و شهید اول، شیخ انصارى تنها کسى است که کتابهایش از طرف علماى بعد از خودش مرتب حاشیه خورده است و شرح شده است. زهد و تقوای او نیز ضرب المثل است و داستانها از آن گفته می شود . » (1)
اما جالب است که همین شیخ اعظم نیز در حدود 200 سال پیش مانند خیلی از علمای دیگر از اظهار نظرهای غیر عالمانه و وارد کردن شیوه های ساختگی در عزاداری اهل بیت اظهار گلایه کرده است و حتی ایراد خود از این مطلب را نیز در کتاب علمی خود بیان داشته است .
حضرت شیخ گلایه می کند که چرا عده ای که در مسائل دینی تخصصی ندارند با سلیقه خود هر کاری را توجیه کرده و شیوه های نادرستی را وارد عزاداری ها می کنند و بعد هم ادعا می کنند که کسی در دستگاه امام حسین دخالت نکند .
ایشان در کتاب فقهی مکاسب در مقام تبیین حرمت غناء (2) ، بعد از این که روایاتی را در نهی و حرمت خواندن غنائی بیان می کند و نظرات علمای دیگر را مورد بررسی قرار می دهد یادآور می شود که :
- از روشن ترین خدعه های شیطان این که است که گاهی شخصی که ظاهر خود را مقیّد به احکام شرعی نشان می دهد - برای تفریح و لذت های لغوی به وسیله زمزمه و خواندن های لهوی - نفسش او را به سوی آنچه که باعث نشاط و رفع کسالت می شود می کشاند ، پس این کار را در قالب بیت شعری از حکمت و مرثیه و روضه قرار می دهد و گرفتار غناء می شود یا در مجلس کسی که غنائی و لهوی می خواند حاضر می شود .
- و چه بسا مجلسی را جهت حضور اشخاص خوش صدا مهیّا می کنند و اسمش را مجلس مرثیه می گذارند اما در این مجلس برای آنها حالت نشاط و لذتی حاصل می شود که این لذت با آلات موسیقی هم بدست نمی آید و چه بسا که در خلال این مرثیه خوانی های غنائی ، برای غم هائی که در دلش پنهان هست و از آنها غافل است گریه کند ، آنهم به خاطر ناکامی از لذت های دنیوی و شهوانی ، و خیال هم می کند که بخاطر روضه گریه کرده است و به مرتبه عالیه ای دست یافته در حالیکه او به درکات نابود کننده و پست ، نزول یافته است ؛ پس از شر شیطان و نفس گول زننده چاره ای جز پناه بردن به خدا نیست .
- مطلب دیگر آن چیزی است که از بعضی از طلاب زمان ما که تخصصی هم ندارند بیان می کنند ، آنهم به تقلید از بعضی از بزرگان سابق ما ؛ میگویند که : « به غناء و خواندن لهوی در مرثیه و عزاداری ، غناء گفته نمی شود » و این واقعا عجیبب است !
- ... شکی نیست که هر کس از دور صدای مطرب و لهوی را می شوند که رقص آور باشد یا متناسب با آهنگ غیر شرعی آلات موسیقی باشد بدون تردید حکم به غناء بودن آن می کند الا اینکه بفهمد با این آهنگ چه مطلبی ( مثلا روضه و نوحه) خوانده می شود...
- اما این مطلب که مداحی غنائی به گریه و جزع و فزع کمک می کند هم اشتباه است ، چونکه طرب و احساس حاصل از غناء اگر شادی و سرور باشد که این اصلا با جزع و فزع منافات دارد و اگر این احساس بدست آمده حزن و اندوه باشد این حزن هم بخاطر ناکامی از دوست داشتنی های نفسانی است و نه بخاطر مصیبت های سادات و بزرگان ما ، به علاوه به فرض اینکه غناء و لهوی خواندن کمک به گریه کند باز این هم دلیل نمی شود که جائز بدانیم که یک عمل حرام قطعی مقدمه عملی مستحبی یا مباح شود...(3)
قطعا باید در مجالس دینی خلاقیت و جذابیت متناسب با هر عصری را بوجود آورد اما به هر قیمتی آیا می توان مجلس بهتری برگزار کرد و جذب بیشتری داشت ؟ آیا هدف وسیله را توجیه می کند ؟
یا اینکه برای آهنگین تر شدن شور و جوْ دادن بیشتر به مجلس ، اسم مبارک « حسین » را به عنوان زمینه با نحوه های خاصی بر زبان می آورند که تنها حرف سین آن مشخص می کند که یکی دارد حسین حسین می گوید . آیا برای این حرکات می توان جواز شرعی پیدا کرد؟!
پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1: کلیات علوم اسلامی ج3 اصول فقه-فقه صص 96-97
2: آن چه از مجموع کلمات فقها و سخنان دانشمندان اسلامی در این زمینه میتوان استفاده کرد، این است که غناء، آهنگهای طربانگیز و لهو باطل است و به عبارت دیگر: غنا آهنگهایی است که متناسب مجالس فسق و فجور و اهل گناه و فساد میباشد که قوای شهوانی را در انسان تحریک میکند و گاه یک آهنگ هم خودش غنا و لهو و باطل است و هم محتوای آن، به این ترتیب که اشعار فساد انگیز را با آهنگهای رقص آور بخوانند. و گاه تنها آهنگ، غنا است به این ترتیب که اشعار پرمحتوا یا آیات قرآن کریم و دعا و مناجات را به آهنگی بخوانند که مناسب مجالس لهو لعب است و در هر دو صورت حرام میباشد.
به تعریف دیگر غنا آوازی است که در آن صدا را در گلو می گردانند که به زبان عرفی چهچهه می گویند و طرب انگیز و مناسب مجالس لهو و لعب هم می باشد.
َ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص اقْرَءُوا الْقُرْآنَ بِأَلْحَانِ الْعَرَبِ وَ أَصْوَاتِهَا وَ إِیَّاکُمْ وَ لُحُونَ أَهْلِ الْفِسْقِ «4» وَ أَهْلِ الْکَبَائِرِ فَإِنَّهُ سَیَجِیءُ مِنْ بَعْدِی أَقْوَامٌ یُرَجِّعُونَ الْقُرْآنَ تَرْجِیعَ الْغِنَاءِ وَ النَّوْحِ وَ الرَّهْبَانِیَّةِ لَا یَجُوزُ تَرَاقِیَهُمْ قُلُوبُهُمْ مَقْلُوبَةٌ وَ قُلُوبُ مَنْ یُعْجِبُهُ شَأْنُهُمْ «5».
پیامبر اکرم (ص) فرمودند : قرآن را با لحن و آهنگ ها و صداهای عربی بخوانید و برحذر باشید از آهنگ های اهل فسق و گناهان کبیره ، همانا بعد از من اقوامی خواهند آمد که قرآن را با غنای همراه با چهچهه خواهند خواند ، این خواندن ها از حنجره هایشان تجاوز نمی کند و قلوب اینها و هرکس دیگری که اینها را بزرگ شمرد گمراه شده است .
الکافی ج2ص614
3: کتاب المکاسب ج1 صص 297-312
مطلب خیلی خوبی بود ممنون