دوشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۱، ۱۲:۵۰ ق.ظ
نمونه ای از صلوات گرفتن برای امام که خشم شهید مطهری را برافروخت / مرجعیت امام خمینی و دیگر علما در نگاه شهید مطهری
همیشه قاعده چنین بوده که گاهی از اوقات ، تعریف ما برای شیء یا شخص مورد تعریف کار تخریب را کرده است و یا بعکس تخریب های ما تأثیر تعریف را در پی داشته و آنچه را که به این نیت بیان کرده ایم که دیگران از فلان قضیه دفع و طرد شوند اتفاقا باعث کنجکاوی و یا جذبشان شده است ،
این مطلب خصوصا در مورد افرادی که مورد حبّ و بغض ما هستند بیشتر صدق می کند که اگر این رابطه ما با فرد مورد تعریف و یا تخریب ، رابطه مراد و مریدی یا عنادی باشد خودش را بیشتر نشان می دهد ؛ این اثرات معکوس ناخواسته هم ، علت های متفاوتی می تواند داشته باشد ، مثل احساسی عمل کردن یا مبالغه کردن و یا عدم توجه به ذهنیت مخاطب نسبت به آن شخص و امثال این موارد.
از عواملی که می تواند تعریف ما از دیگری را به گونه ای معکوسش کند که باعث تخریب آن شخص در ذهن افراد خاصی شود -و البته نه همه - این است که برای اثبات جایگاه و شخصیت ویژه و ممتاز فرد محبوب ، از پائین آوردن جایگاه دیگران و خصوصا کسانی که نزدیک به رتبه او هستند استفاده کنیم و با تزلزل در شخصیت دیگران در پی تأیید جایگاه او شویم.
مرحوم آیة الله علی دوانی (ره) در کتاب خاطرات من از استاد شهید مطهری (ره) خاطره جالبی در همین رابطه از آن دانشمند شهید نقل می کند که هر چند خیلی کوتاه است اما معانی بلندی را در خود نهفته و می تواند مانع بروز مشکلات بزرگی شود که ممکن است در زندگی سیاسی و اجتماعی گریبان گیر ما شود :
« از عوام زدگی بعضی از علما و تندروی انقلابیون مخصوصا هم لباس های خود سخت معترض بود . با این که بیش از هر کس امام خمینی (قدس سرّه) را دوست می داشت حاضر نبود در شعارها بشنود که طلبه ای بگوید برای سلامتی یگانه مرجع تقلید شیعیان جهان صلوات!
شبی که آن را در مسجد اعظم قم با حضور سایر مراجع از طلبه ای شنیده بود سخت ناراحت بود. می گفت عظمت آقای خمینی معلوم است ، احتیاج به این قبیل شعارها ندارد ، این توهین به سائر مراجع است ... »(1)
این مطلب خصوصا در مورد افرادی که مورد حبّ و بغض ما هستند بیشتر صدق می کند که اگر این رابطه ما با فرد مورد تعریف و یا تخریب ، رابطه مراد و مریدی یا عنادی باشد خودش را بیشتر نشان می دهد ؛ این اثرات معکوس ناخواسته هم ، علت های متفاوتی می تواند داشته باشد ، مثل احساسی عمل کردن یا مبالغه کردن و یا عدم توجه به ذهنیت مخاطب نسبت به آن شخص و امثال این موارد.
از عواملی که می تواند تعریف ما از دیگری را به گونه ای معکوسش کند که باعث تخریب آن شخص در ذهن افراد خاصی شود -و البته نه همه - این است که برای اثبات جایگاه و شخصیت ویژه و ممتاز فرد محبوب ، از پائین آوردن جایگاه دیگران و خصوصا کسانی که نزدیک به رتبه او هستند استفاده کنیم و با تزلزل در شخصیت دیگران در پی تأیید جایگاه او شویم.
مرحوم آیة الله علی دوانی (ره) در کتاب خاطرات من از استاد شهید مطهری (ره) خاطره جالبی در همین رابطه از آن دانشمند شهید نقل می کند که هر چند خیلی کوتاه است اما معانی بلندی را در خود نهفته و می تواند مانع بروز مشکلات بزرگی شود که ممکن است در زندگی سیاسی و اجتماعی گریبان گیر ما شود :
« از عوام زدگی بعضی از علما و تندروی انقلابیون مخصوصا هم لباس های خود سخت معترض بود . با این که بیش از هر کس امام خمینی (قدس سرّه) را دوست می داشت حاضر نبود در شعارها بشنود که طلبه ای بگوید برای سلامتی یگانه مرجع تقلید شیعیان جهان صلوات!
شبی که آن را در مسجد اعظم قم با حضور سایر مراجع از طلبه ای شنیده بود سخت ناراحت بود. می گفت عظمت آقای خمینی معلوم است ، احتیاج به این قبیل شعارها ندارد ، این توهین به سائر مراجع است ... »(1)
1: خاطرات من از استاد شهید مطهری (ره) / علی دوانی ص 18
(جهت رعایت امانت عین متن کتاب آورده شده است)
۹۱/۰۶/۲۷
کاش مدعیان نادان میدونستند که با حرفهاشون(تعریف ها و تمجیدهای بیش از حدشون یا کوبیدن ها و سرکوفت زدنهاشون)چقدر باعث گمراهی حتی آدمهایی میشن که قصد عناد و سرکشی ندارن.
یادداشتتون داغ کهنه رو تازه میکنه.
خدا شهید بزرگوار رو با شهدای کربلا محشور کنه .