سه شنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۲، ۰۳:۵۸ ب.ظ
برگی از تاریخ تحریم قمه زنی و شیوه های وارداتی عزاداری/ وقتی که منبری مشهور بخاطر طعنه هایش ، با حکم مرجع تقلید عام شیعیان ، تفسیق و استماع منبرش حرام می شود
نخستین روزهای ورود و رواج شیوه های مختلف عزاداری در بین شیعیان عرب و عجم را باید در حدود یکی دو قرن پیش جستجو کرد ؛ کارهائی همچون قمه زنی ، طبل زنی ، زنجیر زنی ، نواختن بوق ، شیپور ، سنج و امثال این موارد که همه از فرهنگ های وارداتی غیر اصیل بود و سریع توانست در میان برنامه های عزاداری مردم عادی جای خود را پیدا کند . مسئله ای که اندکی بعد از ورود بی سروصدایش موضوعی را برای مواجهه و فتاوای مختلف علما و بزرگان ایجاد کرد .
اوج این اختلاف فتاوا و برخوردهای متفاوت خواص و عوام را در دو مقطع تاریخی می توان جستجو کرد :
مقطع اول مربوط به زمانی است که آیةالله سید محسن امین عاملی در لبنان فتوای به حرمت و غیر شرعی و غیر موجه بودن این مسائل داد و رساله او با نام « التنزیه لأعمال الشبیه » سروصدای زیادی را به دنبال داشت . جنجال هائی که بیشتر برگرفتۀ از مخالفت معترضین به این فتوا بود .
بعد از این فتوا سید محمد حسین فضل الله هم از نقطه ای دیگر از لبنان به کمک ایشان آمد و اعلام کرد که صرف کمکهای مالی در راه اجرای مراسم قمه زنی ، جایز نیست .
اما این حرکت زمانی شدت بیشتری پیدا کرد که مرجع عام جهان تشیع ، آیةالله سید ابوالحسن اصفهانی هم نظر سید محسن امین را تایید کرد و اعلام کرد که « بکاربردن شمشیرها ( قمهزنی ) و زنجیرها و طبلها و بوقها و کارهایى مانند این امور که امروزه در دستههاى عزادارى و در روز عاشورا معمول است همه حرام و غیرشرعى است » (1) . فتوائی که به گفته آیة الله بهجت هیچ وقت سید از آن برنگشت .
مقطع دوم زمانی است که مقام معظم رهبری عدم جواز این حرکات را اعلام کردند و صراحتا با قمه زنی مخالفت کردند . فتوائی که به تصریح فقها و علمائی همچون مرحوم آیةالله مشکینی حکم حکومتی بوده و همین هم باعث شده که نظام اسلامی در ایران تدابیر عملیاتی لازمی را در برچیدن خصوص قمه زنی اجرا نماید .
یکی از تفاوت های این دو مرحله در این است که در مقطع دوم قائلین به حرمت این شیوه های عزاداری از زمان آقاسید ابوالحسن اصفهانی تعدادشان بیشتر شده است و علت عمده اش را میتوان اینطور بیان کرد که تأثیر این کارها در وهن مذهب و مستمسک بودنش برای سوءاستفاده معاندین بیش از پیش برای همگان روشن شده است .
این دو مقطع تاریخی شباهت هائی هم دارند ، یکی از وجوه اشتراکشان در این است که این مسئله شرعیِ فرعی ، چنان در کانون توجهات قرار گرفته که به مثابه اصلی از اصول دین با آن برخورد شده و گاه در استدلال اشتباه بودن این حکم حرمت ، موضوع شیوه های عزاداری را با بعضی از مسائل اصلی دین قیاس کرده اند و بیان داشته اند که همچنانکه شما بخاطر طعن دشمنان دین از این مسائل اصلی – همچون نماز و حج و غیره - دست بر نمی دارید به همین خاطرهم نباید از قمه زنی و حکم به جواز آن دست کشید .
این مسئله چنان از حساسیت برخوردار شده است که گاه اشخاصی همچون سید محسن امین و آقاسید ابوالحسن اصفهانی را به اُموی بودن ، کفر ، ارتداد و مهدورالدم بودن محکوم کرده اند در حالیکه هر انسان منصفی اذعان می کند که هر دو گروه مخالف از علما و فقها از سر دلسوزی و حجت شرعی فتوای خود را مطرح کرده اند و خدای ناکرده هیچ کس تمایلات شخصی اش را دخیل نکرده است .
در تأیید همین برخوردهای شدید هرجا که از تحریم قمه زنی و آیةالله امین عاملی و آیةالله اصفهانی اسمی به میان آمده باشد از منبرهای غرّا و آتشین و البته پرطعن و هجو سیّد صالح حلّی هم نامی آورده می شود . سید صالح حلی از خطبای مشهور عراق بود که با فتوای آیةالله سید ابوالحسن اصفهانی در تحریم قمه زنی و خودزنی در عزاداری امام حسین به مخالفت پرداخت و در منابر خویش به آن مرجع بزرگ طعنه زده و او را مورد حمله قرار می داد . از جمله توهینهای او به سید محسن امین، بیت شعری به این مضمون بود:
اوج این اختلاف فتاوا و برخوردهای متفاوت خواص و عوام را در دو مقطع تاریخی می توان جستجو کرد :
مقطع اول مربوط به زمانی است که آیةالله سید محسن امین عاملی در لبنان فتوای به حرمت و غیر شرعی و غیر موجه بودن این مسائل داد و رساله او با نام « التنزیه لأعمال الشبیه » سروصدای زیادی را به دنبال داشت . جنجال هائی که بیشتر برگرفتۀ از مخالفت معترضین به این فتوا بود .
بعد از این فتوا سید محمد حسین فضل الله هم از نقطه ای دیگر از لبنان به کمک ایشان آمد و اعلام کرد که صرف کمکهای مالی در راه اجرای مراسم قمه زنی ، جایز نیست .
اما این حرکت زمانی شدت بیشتری پیدا کرد که مرجع عام جهان تشیع ، آیةالله سید ابوالحسن اصفهانی هم نظر سید محسن امین را تایید کرد و اعلام کرد که « بکاربردن شمشیرها ( قمهزنی ) و زنجیرها و طبلها و بوقها و کارهایى مانند این امور که امروزه در دستههاى عزادارى و در روز عاشورا معمول است همه حرام و غیرشرعى است » (1) . فتوائی که به گفته آیة الله بهجت هیچ وقت سید از آن برنگشت .
مقطع دوم زمانی است که مقام معظم رهبری عدم جواز این حرکات را اعلام کردند و صراحتا با قمه زنی مخالفت کردند . فتوائی که به تصریح فقها و علمائی همچون مرحوم آیةالله مشکینی حکم حکومتی بوده و همین هم باعث شده که نظام اسلامی در ایران تدابیر عملیاتی لازمی را در برچیدن خصوص قمه زنی اجرا نماید .
یکی از تفاوت های این دو مرحله در این است که در مقطع دوم قائلین به حرمت این شیوه های عزاداری از زمان آقاسید ابوالحسن اصفهانی تعدادشان بیشتر شده است و علت عمده اش را میتوان اینطور بیان کرد که تأثیر این کارها در وهن مذهب و مستمسک بودنش برای سوءاستفاده معاندین بیش از پیش برای همگان روشن شده است .
این دو مقطع تاریخی شباهت هائی هم دارند ، یکی از وجوه اشتراکشان در این است که این مسئله شرعیِ فرعی ، چنان در کانون توجهات قرار گرفته که به مثابه اصلی از اصول دین با آن برخورد شده و گاه در استدلال اشتباه بودن این حکم حرمت ، موضوع شیوه های عزاداری را با بعضی از مسائل اصلی دین قیاس کرده اند و بیان داشته اند که همچنانکه شما بخاطر طعن دشمنان دین از این مسائل اصلی – همچون نماز و حج و غیره - دست بر نمی دارید به همین خاطرهم نباید از قمه زنی و حکم به جواز آن دست کشید .
این مسئله چنان از حساسیت برخوردار شده است که گاه اشخاصی همچون سید محسن امین و آقاسید ابوالحسن اصفهانی را به اُموی بودن ، کفر ، ارتداد و مهدورالدم بودن محکوم کرده اند در حالیکه هر انسان منصفی اذعان می کند که هر دو گروه مخالف از علما و فقها از سر دلسوزی و حجت شرعی فتوای خود را مطرح کرده اند و خدای ناکرده هیچ کس تمایلات شخصی اش را دخیل نکرده است .
در تأیید همین برخوردهای شدید هرجا که از تحریم قمه زنی و آیةالله امین عاملی و آیةالله اصفهانی اسمی به میان آمده باشد از منبرهای غرّا و آتشین و البته پرطعن و هجو سیّد صالح حلّی هم نامی آورده می شود . سید صالح حلی از خطبای مشهور عراق بود که با فتوای آیةالله سید ابوالحسن اصفهانی در تحریم قمه زنی و خودزنی در عزاداری امام حسین به مخالفت پرداخت و در منابر خویش به آن مرجع بزرگ طعنه زده و او را مورد حمله قرار می داد . از جمله توهینهای او به سید محسن امین، بیت شعری به این مضمون بود:
ای سواره اگر از دمشق گذر کردی آب دهان بر صورت امین، زندیق آن دیار بینداز
سخنان هجو و طعنه آمیز سید صالح حلی سبب شد که آقا سید ابوالحسن اصفهانی او را تفسیق نماید و گوش دادن به خطابه های او را تحریم کند . این اقدام مرحوم اصفهانی باعث بی رونقی منابر سید صالح حلی شد و با آن که بیانی گرم و شیوا داشت با عدم استقبال مردم رو به رو گردید .سید صالح در اواخر عمر توبه کرد و خدمت مرجع بزرگ شیعه آقا سید ابوالحسن اصفهانی رسید و از گفتار خود اظهار ندامت کرده ودرخواست عفو نمود ، سید ابو الحسن هم اورا بخشید . (2)
اما اینکه مسئله ای مثل قمه زنی - که نه تنها از واجبات دین نیست ، بلکه عده ی زیادی آنرا حرام دانسته و عده ای هم آنرا جایز و عده خیلی کمتری از فقها بعید ندانسته اند که مستحب باشد - چطور باعث می شود که وهن و سستی دین را به دنبال داشته باشد و یا باعث سوءاستفاده دشمنان تشیع بر علیه شیعیان و مکتب بی نظیرشان شود جوابش را می توان در این دو مطلب تأمّل برانگیز به دست آورد :
نقل کرده اند که در زمان حکومت کمونیستها در شوروی علیرغم اینکه مساجد و تکایا ی مذهبی را به کاربری های غیر عبادی تبدیل کرده و نماز و شعائر دینی را ممنوع اعلام کرده بودند ؛ لیکن قمه زنی مجاز بود ؛ آن هم برای اینکه عامل وهن دین همچنان باقیمانده و آن نانجیب مردمان بر علیه اسلام حربه ِ تبلیغی داشته باشند. !(3)
همچنین شیخ محمّد تیجانی در یکی از سخنرانی هایش در مؤسسه آیةالله خوئی به سال 1994 م خاطرهای از نخستین برخورد یک مسلمان اهل سنّت با مراسم قمه زنی نقل کرده است. تیجانی در یکی از سفرهایش به عراق، برادرش را جهت آشنایی با مذهب تشیع به همراه آورده بود. ورود آنها به نجف مصادف شده بود با روز عاشورا که مراسم قمه زنی در آن روز برگزار میشد. برادر تیجانی با دیدن سرهای خونین قمه زنان از آن منظره هولناک به شدت متأثر شده و بلافاصله به تونس بازگشت و بدین گونه این مراسم، موجب فرار او از تشیع شد. تیجانی در ادامه سخنان خود از این گونه مراسم و اعمال به عنوان بدعت های ناسازگار با روح اسلام یاد کرده و بویژه قمه زدن را از جمله اعمال ناصوابی شمرد که هیچ ارتباطی با اعتقادات و باورهای دینی ندارد.(4)
با تشکر از خبرگزاری فارس ، خبرگزاری دانشجو ، عمار نامه ، تهران پرس و غیره بخاطر انتشار مطلب
پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1: متن فتوای سید : ان استعمال السیوف والسلاسل والطبول والابواق وما یجری الیوم امثاله فی مواکب العزاء بیوم عاشوراء انما هو مُحرّم وهو غیر شرعی / ترجمه آن همان است که در مطلب ذکر شده است
2: زمزم عرفان محمدی ری شهری ص 325 ؛ عین عبارت مرحوم آیةالله بهجت : سید صالح حلی علیه سید ابوالحسن در منبر صحبت می کرد ولی در اواخر عمر توبه کرد / کتاب من اخلاق العلماء سید محمد شیرازی ص 8 / هکذا عرفتهم، جعفر خلیلی ج 1، ص 208 / تراژدی کربلا؛ ابراهیم حیدری، ترجمه علی معموری و محمّد جواد معموری. چاپ اوّل: قم، دارالکتاب الاسلامی / فقیه جمهوری خواه رسول جعفریان هفته نامه شهروند امروز ش 58
3: بیانات مقام معظم رهبری در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی 76/1/1 / متن بیانات : البته در همین جا، من به همه علاقهمندان و عشّاق گسترش اسلام عرض کنم که درست نقطه مقابل این پیروزى، آن است که کسانى خرافات را به نام اسلام بیان کنند. بزرگترین دشمنى در این قسمت با اسلام، همین است که کسانى به نام اسلام، به نام دین خدا و به نام محبّت اهل بیت علیهمالسّلام، خرافاتى را اشاعه دهند که وقتى کسانى از این خرافات اطّلاع پیدا مىکنند، بگویند «اگر اسلام این است، ما این اسلام را نمىخواهیم!» این، ضربه بزرگى است.
من در دو، سه سال قبل از این، راجع به قمهزدن مطلبى را گفتم و مردم عزیز ما، آن مطلب را با همه وجود پذیرفتند و عمل کردند. اخیراً مطلبى را کسى به من گفت که خیلى برایم جالب و عجیب بود. براى شما هم آن مطلب را نقل مىکنم. کسى که با مسائل کشور شوروى سابق و این بخشى که شیعهنشین است - جمهورى آذربایجان - آشنا بود، مىگفت: آن زمان که کمونیستها بر منطقه آذربایجان شوروى سابق مسلّط شدند، همه آثار اسلامى را از آنجا محو کردند. مثلاً مساجد را به انبار تبدیل کردند، سالنهاى دینى و حسینیهها را به چیزهاى دیگرى تبدیل کردند و هیچ نشانهاى از اسلام و دین و تشیّع باقى نگذاشتند. فقط یک چیز را اجازه دادند و آن، قمه زدن بود! دستورالعمل رؤساى کمونیستى به زیردستان خودشان این بود که مسلمانان حق ندارند نماز بخوانند، نماز جماعت برگزار کنند، قرآن بخوانند، عزادارى کنند، هیچ کار دینى نباید بکنند؛ اما اجازه دارند قمه بزنند! چرا؟ چون قمه زدن، براى آنها یک وسیله تبلیغ بر ضدّ دین و بر ضدّ تشیع بود. بنابراین، گاهى دشمن از بعضى چیزها، این گونه علیه دین استفاده مىکند. هرجا خرافات به میان آید، دین خالص بدنام خواهد شد.
4: تراژدی کربلا؛ ابراهیم حیدری، ترجمه علی معموری و محمّد جواد معموری. چاپ اوّل: قم، دارالکتاب الاسلامی
این بحث اختلاف علما و فقهای دین در یک موضوع هم خیلی جالب و عجیبه! یعنی تا اینقدر که طرف مخالف عقیده شونو محکوم به ارتداد میکنن و...!
و خداروشکر که این مراسم(قمه زنی) بعد از فتوای مقام رهبری در کشور ما به حداقل رسیده!
ممنون از مطلبتون