غریب زمین ، شهیر آسمان / گوشه ای از سجایای اخلاقی عارف بالله آیت الله سیدمحمدحسن الهی طباطبائی + عکس
غریب زمین ، شهیر آسمان
پرورده عشق شد سرشتم جز عشق مباد سرنوشتم
در حلقه عشق جان فروشم بی حلقه او مباد گوشم
دریاب که مبتلای عشقم آزاد کن از بلای عشقم
گرچه ز شراب عشق مستم عاشق تر از این کنم که هستم
او را سیدمحمدحسن نامیدند و شهرتش را الهی برگزید و واقعا در تمام عمرِ نسبتا کوتاهش سعی کرد که با مسمّا باشد و این چنین نیز بود
مشهور است که برادرش علامه طباطبائی ، صاحب تفسیر المیزان درباره اش گفته اند :
من خودم از اخوی استفاده می کنم...
و یا هنگامی که علامه می خواهد برادر خود را معرفی کند چنین می گوید :
از جهت فضل کمتر از آقایان فعلی قم نبود جز آنکه از بیت انزوا بود...
همو که سیدالحکماءالالهیین مرحوم سید جلال آشتیانی ، نیز در احوالات ایشان چنین گفته است :
دست آقا سید محمد حسن در مراتب سیر و سلوک از برادرش علامه بازتر بود...
این گفتار از علامه حسن زاده آملی است که:
این دو ( سید محمد حسن و سید محمد حسین طباطبائی ) و شیخ محمد تقی آملی در سیر و سلوک قرآنی از شاگردان به نام آیةالله قاضی تبریزی بوده اند و حقاً در مراقبت ، که کشیک نفس کشیدن است ، بسیار قوی و دارای رتبت عندیت بوده اند که « فی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلیکٍ مُقْتَدِر » در شأن آنان صادق بود.
همسر آقا سید محمد حسن الهی در مورد شوهر عارف وگمنامش می گوید :
اخلاق آقا آن قدر خوب بود که فکر نمی کنم حتی یک مورچه از دست ایشان ناراحت شده باشد تا این اندازه ملاحظه همه چیز را می کرد...
و این شاگرد برجسته آیةالله قاضی طباطبائی در بیان حجةالاسلام و المسلمین آقای ایمانی اینچنین رخ می نماید :
با این که ایشان یک عالم متشخص و رده بالا بودند در عین حال با کمال تواضع مثل ما طلبه ها با ما رفتار و معاشرت داشتند و از ما پذیرائی می کردند ، ما دیگر جلوی در ماندن و انتظار کشیدن برای ورود نداشتیم و وقتی می رفتیم بلافاصله قبول مان می کردند ، در رفع ایرادات و اشکالات مان هم اصلا کلمه ای توبیخ و سرزنش و ملامت که حاکی از رنجیدگی خاطرشان باشد ، از ایشان نشنیدیم... ایشان دریای تواضع بودند ، والله ما هر دفعه خدمت شان شرفیاب می شدیم آن قدر تواضع و خوش روئی داشتند و نه تنها با ما بلکه نسبت به عموم چنین بودند ، به طوری که وقتی از پیش ایشان بر می گشتیم به هم می گفتیم ای کاش نمی رفتیم . ای کاش مزاحم نمی شدیم با آن همه سن و سال و عظمت بلند می شد و تا دم در ما را بدرقه می کرد...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توبه از نیکی ها
این گفتار او که به علامه حسن زاده آملی به عنوان توصیه و سفارش فرموده دلیل بر این مدعاست :
هیچی گاه شیرینی کلام و لطافت بیان سیدناالاستادمحمدحسن الهی طباطبائی را درباره توبه فراموش نمی کنم که فرمودند : توبه حقیقی آن است که از خوبی و بدی توبه کنی . من بعد از اندکی تأمل گفتم توبه از بدی که در آن بحثی نیست اما توبه از خوبی به چه معناست و نظر حضرتعالی کدام است ؟
فرمودند آن چه از نماز و روزه و قرائت قرآن و درس و غیره که خوب می پنداریم ، همه آن ها را ناقص خواهیم یافت . وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعا اینها خیال می کنند کار خوب انجام می دهند...
هنگامی که فقط برای یک بار می خواهند کفش هایش را جلوی پایش جفت کنند نه تنها بازوی آن شخص را می گیرد و مانع این کار می شود بلکه به گریه هم می افتد و می گوید :
آخر مگر من که هستم تا شما کفش های من را جفت کنید چرا شما باید کفش های مرا جلوی پایم بگذارید؟!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در مورد ایشان کتابی زیبا با نام الهیه توسط مؤسسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس نگارش یافته که مطالعه آن حتما ما را رهنمون خواهد کرد
چند عکسی که در انتهای مطلب قرار داده شده نمائی از مزار غریبانه ستاره ای درخشان در آسمان مسلمانی است
پیکر او را در اینجا به ودیعه زمین سپرده اند : نزدیک حرم حضرت معصومه ، کوچه جنب مدرسه علمیه حقانی ، قبرستان ابوحسین ، اتاق انتهائی قبرستان
نسبت دارد خروش دریا به علی
از ترس خدا نبود اگر می گفتم
لاحول و لا قوّه الّا به علی
سلام.خوندم.جالب بود
یا حسین.