یک احمدی نژاد ؛ هزار خواب و خیال
تصور اینکه پیشنهادات دکتر احمدی نژاد در نامه اخیرش به مقام معظم رهبری مطالبات واقعی اوست به همان اندازه ساده انگارانه است که تصور کنیم این نامه را بدون هدفی خاص نگاشته است . اهدافی که گرچه او می کوشد مخفی بماند اما دور از دسترس نیست .
موارد ذیل الذکر نمونه ای از احتمالاتی است که می شود برای مرقومه وی به شمارش آورد . اقدامات او گرچه فارغ از یکی از این احتمالات نیست اما دور از تصور هم نیست که بیش از دو مورد یا اکثر آنها را مدنظر داشته باشد :
1 – اقدامات اخیر وی و نامه او در اجابت به خواسته رهبری است که فرموند «برخی از مسئولین فعلی و قبلی به جای بازی در نقش اپوزیسیون پاسخگو باشند» . مطالبه ای که گرچه تنها مخاطبش احمدی نژاد نبوده اما قطعا وی یکی از آنهاست . او حالا در یک اجابت وارونه ، با تنش آفرینی از زیر بار پذیرفتن مسئولیت اقدامات خود در دولت های نهم و دهم و تبعات آن شانه خالی می کند .
2- او دارد یک پیام را مخابره می کند . به همان هائی که تا دیروز سرسختانه به او تازیده اند . او فریاد می زند که من در مخالف خوانی نه همچون برخی صبر دارم و نه همچون برخی دیگر نجابت . در این میدان گرچه بازنده باشم اما جانانه می جنگم ؛ تا پای جان و آبرو .
3 – اما مهمتر آنکه احمدی نژاد در قامت فرمانده گردان تخریبی قرار گرفته که برای بازگشائی معبر خویش ، همه سربازانش را یا از دست داده یا فدائی کرده اما راهی باز نشده است . او حالا در تنهاترین راه ممکن ، خشمگینانه سر به در و دیوار می کوبد تا بیشتر دیده شود . شاید با محاکمه و زندانی شدن قهرمان شود ؛ اسطوره ای از خود سازد و جوششی به بار آورد .
حال چه این احتمالات را بپذیریم و چه هر احتمالی دیگری ؛ اما واقعیت این است که احمدی نژاد سرسختانه برای نظام و رهبری هزینه سازی می کند . او إبائی ندارد که در رسیدن به مقصود از هر طریقی رهبری نظام را تحقیر و تضعیف کند . کوششی که تاکنون نیز از آن دریغ نکرده است ولیکن :
تصور است عدو را خیال منصب تو
«زهی تصور باطل زهی خیال محال»