لطف سوم تیری ها به کاندیداهای پر تعدد ریاست جمهوری یازدهم
در تاریخ انتخابات ریاست جمهوری ایران اسلامی تنها دوره ای که از جهت کاندیدا شگفت آور بوده اولین دور ریاست جمهوری است که از 124 نامزد این انتخابات ، پس از اعلام انصراف یا استعفاء ، 106 نفر از آنها به دور رقابت آمده و صحنه را خالی نکردند . جالب است که مجموع آرای 99 نفر از ایشان روی هم رفته 2 هزار و 110 رأی شده است . البته تا حدودی هم چندان دور از انتظار نبوده که در یک سیستم حکومتی جدید که مردم تا به حال تجربه رئیس جمهور و انتخابات آن را نداشته اند با چنین حضور و اعتماد به نفس و احساس تکلیفی رو به رو شوند.
البته این کثرت کاندیدا به همین جا ختم می شود و دیگر تا به حال چنین آماری که وجود نداشته هیچ ، حتی در مثل انتخابات سال 68 به دو نفر رقیب و کاندیدا هم رسیده است . در مجموع دوره های انتخابات ، تعداد کاندیداها بطور میانگین کمتر از 5 نفر می شود.
یکی از علت های این ارقام پائین در تعداد کاندیدا شاید این باشد که در این قضیه هم نوعی از تفکر تکنوکراسی به صورت ناآگاهانه در اذهان مشرفین به کاندیداتوری وجود داشته که کمتر کسی خود را در قد و قواره چنین مسئولیتی دیده است و همه کس جرأت این چنین رقابتی را به خود نداده است. یعنی بعد از گذشت کمی از عمر انقلاب همگان ناخواسته به چنین باوری رسیده اند که برای حضور در این رقابت و جلوس بر این صندلی ریاست : یا باید وابسته به احزاب سیاسی مطرح بوده ؛ و یا اینکه بایستی از جایگاه سیاسی و اجتماعی خوبی برخوردار بود و این جایگاه شخص را در زمره معروفین میان آحاد مردم قرار دهد ؛ و یا اینکه دارای مدرک علمی و سنوات تجربی خوبی در سطوح مدیریتی باشد که با وجود پول گزاف برای تبلیغات سنگین ، میزان درصد آراء را بالا بکشد.
اما در سوم تیر 84 قضیه به گونه دیگری رقم خورد . جریانی برگرفته از متن مردم با شعارهای اصیل اسلامی و انقلابی و عدالت محوری ، بدون هیچ گونه وابستگی سیاسی و مالی به کانون های قدرت و ثروت توانست در یک رویاروئی نابرار در مقابل رقیبی نامور و دهن پرکن ، احمدی نژاد نامی را به نمایندگی از جریان خود بر کرسی ریاست بنشاند . محمود احمدی نژادی که شاید تا یک ماه قبل از انتخابات هنوز نامش به خیلی از مناطق کشور نرسیده و یا اگر رسیده بود فقط در حد همین نام بود.
این پیروزی در حالی صورت گرفت که رقیب مقابل از همه شرائط موفقیت در کاندیداتوری برخوردار بود و کمتر کسی در معادلات ذهنی خود برایش احتمال شکست را ترسیم می کرد اما انگار اینبار معادلات با پیش فرض های دیگری جواب داد.
حال از برکات و ثمرات آن حرکت خودجوش و آن چنان تفکری این شده است که در انتخابات پیش رو برخلاف سنت حاکم این سالها بر تعداد کاندیداهای ریاست جمهوری ، تعداد چشمگیری از سیاسیون و رجل صاحب نام خود را برای رقابت آماده می کنند . صحنه ای از رقابت و اعتماد به نفس که بعد از اولین انتخابات ، به فراموشی سپرده شده بود.
عده ای به پشتوانه یک یا دو یا چند دوره نمایندگی مجلس ، یکی به امید اینکه تحلیل گر سیاسی خوبی هست و نشریه و تشکلی دارد ، دیگری با پشتکار چندسالی یا چند دوره ای منصب وزارت و یکی هم با امید به تجارب مسئولیت های خطیرش اعتماد به نفس پیدا کرده و با احساس تکلیف خود به میدان آمده اند.
باید اذعان کرد که این همت و پشتکار به حدی نفوذ پیدا کرده که حتی آنهم که فقط صاحب چند روزی حکم معاون اولی بدون ابلاغ و اجراست به پشتوانه سالها رفاقت و مصاحبت با رئیس جمهور و به اتکاء نگاه جدید و عجیبش به مدیریت جهانی – به قول بعضی – در این عرصه پررنگ تر از متن همه ، به حاشیه سازی مشغول شده است.
حضوری که مقام معظم رهبری و دیگر بزرگان را بر آن واداشت که یک توصیه بدیهی را تکرار کنند که هر کسی خود را در حد و اندازه این مسئولیت نبیند.
و ریشه این همه اعتماد به نفس و شجاعت و جرأت حضور را می توان در سوم تیر 84 جستجو کرد.
حرفی برای گفتن وجود نداره.ممنون از اطلاعات جدیدی که دادید و نیز تحلیل خوبتون.
انشاءالله انتخابات امسال به خیر بگذره و مشکلی پیش نیاد!