سازمان مقاتلین خلق در آغوش مادر
فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ ذلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ
مثل او همچون سگ ( هار ) است که اگر به او حمله کنی ، دهانش را باز ، و زبانش را برون می آورد ، و اگر او را به حال خود واگذاری ، باز همین کار را می کند ( گویی چنان تشنه دنیاپرستی است که هرگز سیراب نمی شود!) این مثل گروهی است که آیات ما را تکذیب کردند این داستانها را ( برای آنها ) بازگو کن ، شاید بیندیشند ( و بیدار شوند) آیه ۱۷۶ اعراف
آدمی به هر دل سنگی و بی مهری هم که باشد اگر مدام سگ پاسوخته ای (۱) پایش را بلیسد و عجز و آه و ناله کند آخرالامر حتما تکه استخوان مرداری هم که باشد جلوی او خواهد انداخت ، خصوصا که می داند روزی وفای این سگ به دردش خواهد خورد ؛ همچنین است ماده سگ هاری که توله ای بخواهد از سینه او شیر بخورد و مدام دنبال او بدود.
مسعود رجوی و یارانش ، هر چند اندک مدتی پاچه امریکائی ها را رها کرده بودند ( یا شاید آمریکائیها و اروپائیها به آنها توجهی نمی کردند ومی خواستند که مصالح خودشان را حفظ کند ) اما آنها چون که به وفای این منافقین ایمان دارند دوباره آغوش مادرانه خود را برایشان باز کرده اند.
البته شاید که به یاران مسعود نتوان یار گفت وقتی که از سر حفظ جان مجبورند یار بمانند و راه پس و پیشی برای خود باقی نگذاشته اند...
قارون! گرفتمت که شدى در توانگرى
سگ نیز با قلاده ی زرین همان سگ است (۲)
۱: سگ پاسوخته؛ کنایه از هرزهگرد و دربدر / فرهنگ لغت دهخدا
۲: سعدی
واقعا تعابیر حقی به کار بردید.
این که گروهک منافقین از لیست گروهک های تروریستی بیرون اومد یک روسیاهی تمام عیار برا هر دوطرف بود.