شهیدان گمنام جنگ با نفاق / در رثای دومین سالگرد نهم دی
دومین سالگرد نهم دی ماه هم گذشت
دلم دوباره هوای شهیدان گمنام کرد ، جایشان در نه دی سال 88 خیلی خالی بود
ای کاش بودند و خود ایشان به بار نشستن خون سرخشان را به چشم ظاهر می دیدند
آنهائی که هم ...
دومین سالگرد نهم دی ماه هم گذشت
دلم دوباره هوای شهیدان گمنام کرد ، جایشان در نه دی سال 88 خیلی خالی بود
ای کاش بودند و خود ایشان به بار نشستن خون سرخشان را به چشم ظاهر می دیدند
آنهائی که هم شهید شدند و هم پرستوی گمنام ، اما نه به این شهادت و نه به آن گمنامی
همان هائی که در عرصه جانبازی پیشتاز شدند و منتظر نماندند که از ایشان در خواستی شود و خود به محض احساس تکلیف ، پیش قدم شدند
اما نه در جنگ مرزها و نه در جنگ با دشمن خارجی و بی دین و کافر ،
در جنگ با همانهائی که هر روز در یک شهر در چشمانشان چشم می دوختند ، ولی چشمانی که بر چهره اش نقاب نفاق داشت ،
باهم در یک شهر زندگی می کردند اما یکی از شهر اخلاص بود و آن یکی از دیار نفاق؛
شهید شدند ، اما نه تشییعی ، نه یادی و نه یادمانی ، حتی بزرگان شهر إباء داشتند از اینکه از آنها با شهادت نام ببرند ، چه رسد به مجلس یادبودی و تعزیتی
گمنام ، بر تن خسته خود رخت شهادت بستند در عین اینکه هم شهرشان بر همه معلوم بود و هم نسبشان ، همه آدرس خانه و محله شان را می دانند و پدر و مادر وخواهر و برادر و رفقایشان آشنای همه ؛
شاید این گمنامی بدتر از این باشد که واقعا گمنام باشی ، یعنی هیچت معلوم نباشد و ندانند از کجائی و اسمت چیست
نمی دانم چرا اهل دیار انقلاب و بر کرسی نشستگان نخواستند یاد و نامی برده شود از بسیجیان مظلومی که در جنگ هشت ماهۀ با نفاق با چاقو و قمه تکه تکه شدند و در منظر و مرئای همه لختشان کردند و از آنها فیلم گرفتند ، اول از همه با گاز اشک آور چشمشان را می گرفتند بعد با چوب و آهن و سنگ و آجر و هر آنچه که به دستشان می رسید آنچنان می زدند که گوئی تمام هر آنچه که حقشان بوده را همین یک بسیجی تنها از آنها دزدیده باشد ، انگار که بسیجی مظلومی که به عشق آرمان هایش ، امام و انقلابش ، اسلام و ولایتش جان بر کف دست نهاده قاتلیست جانی که تمام خانواده شان را سر بریده است ،
به حدی می زدند که مطمئن شوند که حتما جان خواهد داد،
الحق که این تعبیری که از حضرت آقا در وصف این شهدا نقل شده است مختص خودشان است :
« افضل شهدای انقلاب »
اینان یاران عاشورائی ارباب بودند که در زیر دست و پای جاماندگان از سپاه عمر سعد سر به دامان سید الشهداء گذاشتند
مسئولین یاد و نامی از این بسیجیان گمنام خمینی که نبردند هیچ ، خواستند و مصلحت را بر آن دیدند که حتی آمار و ارقام و یاد و نام شهدای بسیجی ای که خونشان به پای هوا و هوس شخصی منافقین و شیطان صفتانی چون موسوی و کروبی ریخته شد گم شود و از یاد ها پاک ؛ اما من که نمی دانم چرا ؟؟!!
یعنی خدا برایشان رقم زده که با این جفائی که از ما مدعیان می بینند ، اجر بیشتری نصیبشان کند؟؟!!
آنها در اعلی علییین و در نزد حضور پر از نور ارباب عشق ، حضرت اباعبدالله محظوظند به حظ ابدی ، اما ما چه کرده ایم برای واپسین خود ، در قبال حقی که از ایشان بر گردن داریم ،
از این همه دامن زدن به گمنامیشان
خدایا تو از ما در گذر
خدایا به حق این یاران عاشورائی و به حق خون به ناحق ریخته شان که خود انتقامش را خواهی گرفت عن قریب این موسوی خبیث و خائن ، و این کروبی نادان و احمق و تمامی دنباله رو های عنودشان را به تمام ذلت از این دنیا به جهنم ابدی خود ببر
الهی آمین